مهتاب مهتاب ، تا این لحظه: 14 سال و 3 ماه و 2 روز سن داره

خاطرات پرنسس خوشگلم

دخترنفس باباشه..

    دختر که باشی   نفس بابایی   لوس ِ بابایی   عزیز دردونه بابایی   حتی اگر بهت نگه .   دستت رو میذاره روی چشماشو میگه :  این تویی که به چشمای من سوی دیدن میدی    خلاصه دختر    یک کلام .... ـ    نـــفــــس بـــابــــاســــت ...                                    &nb...
22 فروردين 1392

تولدت مبارک

 نمیدونم چی شد که یهو اشتباهی این پست رو پاک کردم مرسی از نظرهایی که داده بودین حی ف شد ولی دوباره برات می نویسم عزیزدلم تولدت مبارک........    دوسال ازباتوبودن ودرکنارتوبودن میگذره وچه لحظات شیرین وبه یادموندنی برای ما هدیه اوردی الهی قربونت برم عزیزمامان حالا نوبت ماست که هر کاری ازدستمون برمیاد برای تولد دخترمون انجام بدیم عشق قشنگ زندگیم من هر چه درتوانم بود و گذاشتم تا تولدت به بهترین نحو برگزار بشه  مهمونها که خیلی خوششون اومده بود امیدوارم توهم تو روزگاربزرگی از دیدنشون لذت ببری وروجک بوس     فدای این ژستت بشم    قربون ذوق کردنت بره مامان   ...
18 فروردين 1392

تولدسه سالگی

یه تولد خیلی خودمونی اینم از عکساش..   کیک تولدت......       خوشحال شدی که شمع سه سالگیت رو روشن کردم واست عزیزم.....   بقیه عکس ها درادامه مطلب..................       منتظری تاعکست رو بگیرم البته یکم کلافه شدی عزیزم از قیافت هم مشخصه....      یکم ترسیدی وقتی فشفشه ها رو بابایی برات روشن کرد منم از موقعیت استفاده کردم وازت عکس گرفتم.         درحال فوت کردن شمع.......   درحال بریدن کیکت........... ...
18 فروردين 1392
1